موضوع: جمع‌آوری تصاویر شهدا از بزرگراه تهران ـ قم

محضر مبارک رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (روحی له‌الفداء)

سلام علیکم؛ محترماً به استحضار عالی می‌رسانم، بر حسب اظهارات افسران کارشناس تصادفات پلیس راه ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران، تصاویر شهدای معظم روحانیت از ابتدای نهضت اسلامی تا پیروزی انقلاب و همچنین شهدای گران‌قدر جنگ تحمیلی که در کنار برادران خود با نثار جان به دیدار معبود شتافته‌اند، در وسط بزرگراه تهران ـ قم نصب گردیده و علی‌رغم اینکه از لحاظ تبلیغاتی بسیار مؤثر است و بیانگر شرکت مستقیم جامعة عزیز روحانیت در سراسر تاریخ انقلاب می‌باشد، لکن این تصاویر، توجه رانندگان را به خود جلب نموده و موجب بروز تصادفات زیادی گردیده و می‌گردد. علی‌هذا مستدعی است نظریة حضرت‌عالی را در این زمینه امر به ابلاغ فرمایند تا همان نحو اجرای امر شود. در پایان، طول عمر همراه با سلامتی برای آن امام بزرگوار از درگاه ایزد منان مسئلت نموده و امیدوارم سایة پر مهر

پی‌نوشت:

1. صحیفة امام، ج 1، ص 351.

2. توسعه، شهریار زرشناس، ص 21.

3. مقام معظم رهبری، 15/9/81.

4. مقام معظم رهبری 15/10/73.

5. صحیفة امام، ج 17، ص 373-378.

منبع : وبلاگ نون و قلم

 و محبت آن امام همام را بر سر جامعة مسلمین جهان و همچنین این سازمان مستضعف مستدام بدارد. ان‌شاءالله.

سرباز کوچک شما: علی اکبر آشتیانی 26/1/68

باسمه‌تعالی

عکس‌ها را از بزرگراه جمع نموده و در صورتی که از نظر کارشناسان تصادفات اشکالی نداشته باشد در میادین شهر قم نصب نمایند.

روح‌الله الموسوی الخمینی(1)

و به این ترتیب عکس شهدا از اتوبان تهران ـ قم جمع‌آوری و انبار شد. اما هر چه می‌گردم تا جواز نصب بیلبوردهای تبلیغاتی در اتوبان تهران ـ قم را از این مرقومة شریف دو خطی پیدا کنم، راه به جایی نمی‌برم!

حتی هر چه فکر می‌کنم تا دلیل درست و حسابی برای این مطلب که چرا نصب تصاویر شهدا از نظر کارشناسان تصادفات خطرناک است، اما نصب تابلوهای تبلیغاتی خطرناک نیست، فکرم به جایی قد نمی‌دهد به جز مطالبی چند:

آنچه مسلّم است این است که ریشة این بحث در «توسعة اقتصادی» نهفته است و یا بهتر بگویم نطفة این تغییر صدوهشتاد درجه‌ای در رَحِم توسعة حیات مادی بسته شده و از این نظر جای شگفتی نیست. «توسعه، بیان دیگر همان نظریة پیشرفت و اصل ترقی تاریخی است. یعنی ارائة تعبیری فرموله و عقلانی از یک دغدغة آدمی برای دگرگون کردن وضع مادی زندگی خود در مسیر سودطلبی بیشتر و بیشتر. خود این دغدغه زمانی بر وجود آدمی حاکم می‌گردد که گوهر وجودی آدمی نه با روحانیت که با نفسانیت و نه با نفس مطمئنه که با نفس اماره تعریف گردد. بنابراین برای پیدا شدن امری به نام اصل پیشرفت و تئوری توسعه باید مقدمتاً بشر جدیدی پدید می‌آمد که ساحت ناسوتی وجود او بر وجه روحانی‌اش غلبه می‌کرد و این موجود نه با دغدغه‌های روحانی و معنوی، که با نیازهای جسمانی و حیوانی‌اش تعریف می‌شد»(2) و همة آنچه گفته شد بایستی قدم‌به‌قدم و آرام‌آرام به صورت خزنده ایجاد شود؛ یعنی ابتدائاً می‌بایست تمامی آنچه مظهر معنویت و نفس مطمئنه است، نه تنها از عالم خارج، بلکه از صفحة اذهان مردم نیز پاک شود و سپس خواسته‌های جنبة مادی و حیوانی انسان را به او نشان داده و با اضافه کردن اسانس‌های خوش‌رنگ‌وبو او را مست و سرخوش، به عالم کاذب و خیالی مدرنیته هدایت کنند. به دیگر معنا، حقیقت را مجاز و مجاز را حقیقت جلوه نمایند؛ یعنی مثل همان کاری که کانون تبلیغاتی صهیونیسم و امپریالیسم می‌کند.

اصل مطلب را فراموش نکنیم که ما کاری به درست یا غلط بودن جمع‌آوری تصاویر شهدا نداریم، و بی‌شک وقتی کارشناسان به این نتیجه رسیدند که این تصاویر جان رانندگان و مسافران را به خطر می‌اندازد امام قبول کردند و نخواستند فردا هر اتفاقی که در اتوبان می‌افتد دیواری کوتاهتر از شهید نیابند و نسبت به نام و عکسشان بی‌حرمتی شود، بلکه بحث ما دربارة آن تابلوهایی است که جایگزین چنین ارزش‌هایی شده که نه تنها همه مهر سکوت بر لب زده بلکه در برابر فرهنگ ایثار و شهادت، فرهنگ تجمل و مصرف‌گرایی غرب یعنی درست نقطة مقابل فرهنگ شهداست.

در همین لحظه، جعبة جادویی خود (تلویزیون) را روشن کنید و تمام آن کانال‌های رنگارنگ را گشته و تجسمات خود را با آن قیاس کنید. به نظر می‌رسد حالا منظور از تغییر ارزش‌ها و هنجارها را دریافته باشید.

تبلیغات که سر جای خود، حتی سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی را هم که دقت می‌کنید، اکثراً جنبة اسراف و مصرف‌گرایی دارد. اگر محاسبه کنید می‌بینید که در شبانه‌روز چندین ساعت صرف تبلیغات کالاهای لوکس داخلی و خارجی می‌گردد، اما آیا به اندازة یک‌صدم آن وقت صرف وصیت‌نامة یک شهید می‌شود!

این همان تغییر ارزش‌ها و تغییر فرهنگ عمومی ملت در کلام مقام معظم رهبری است. «مصرف‌گرایی برای جامعه بلای بزرگی است. اسراف روز به روز شکاف‌های طبقاتی و شکاف بین فقیر و غنی را بیشتر و عمیق‌تر می‌کند. دستگاه‌های مسئول بخش‌های مختلف دولتی، به خصوص دستگاه‌های تبلیغاتی و فرهنگی ـ به ویژه صدا و سیما ـ باید وظیفة خود بدانند مردم را نه فقط به اسراف و مصرف‌گرایی و تجمل‌گرایی سوق ندهند، بلکه در جهت عکس، مردم را به سمت قناعت، اکتفا و به اندازة لازم مصرف کردن و اجتناب از زیاده‌روی و اسراف دعوت کنند و سوق دهند. مصرف‌گرایی، جامعه را از پای درمی‌آورد .»(3) «بله انسان‌ها را می‌توان فاسد کرد و می‌توان زیبایی‌های دنیا را از طریق نامشروع در جلوِ چشم آنها به رژه درآورد و دل‌هایشان را برد؛ طوری که همة ارزش‌ها را دور بریزند و در مقابل جلوه‌های مادی قربانی کنند».(4)

راستش را بخواهی با وجود ارزش‌های والای انسانی جایی برای نفس کشیدن سرمایه‌دارهای غربزدة فلک‌زده باقی نمی‌ماند. بر همین اصل و مبناست که تصاویر شهدا بیش و پیش از آنکه دل و هواس رانندگان را پرت کند، هوش و حواس (شما بخوانید چُرت و هوس) سرمایه‌داران را می‌پراند.

و اینها تماماً جز بهانه‌ای بیش نیست؛ چرا که حداقل تلویزیون را نمی‌شود به هنگام رانندگی نگاه کرد. چرا که در گوشه‌ای از تلویزیون عکسی از شهدا نیست. چرا به ازای هر صد پیام بازرگانی یک پیام از شهدا نیست. البته تا حدودی جوابش روشن است. تصور کنید هنگام تماشای یک برنامه طنز زیرنویسی از پیام خون یک شهید رد شود... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...

ذائقة ما تغییر کرده است و اگر بیش از این بگذرد و ما همچنان در خواب غفلت باشیم، ترس آن می‌رود که تمامی هویت انقلابی خودمان را نیز مسخ‌شده ببینیم! و قضایایی مثل فاجعة دفن شهدا در دانشگاه شریف، جزء عادی‌ترین مسائل برای ما باشد...

و هشدار آن پیر جماران را به فراموشی بسپاریم که فرمود: «شاید بسیاری گمان کنند که رفاه مادی و دارا بودن در بانک‌ها، اموال، یا دارا بودن زمین یا پارک‌ها و امثال اینها برای انسان سعادت می‌آورد. این یک اشتباهی است که انسان می‌کند و سعادتمند آنهایی بودند که در کوخ‌ها بودند، آنهایی که در کاخ‌ها هستند، سعادتمند نیستند. ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخ‌نشینی را از این ملت بزداییم. اگر بخواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام را به آن‌طوری که خدای تبارک و تعالی می‌خواهد، در جامعة ما تحقق پیدا کند، مردم را از خوی کاخ‌نشینی به پایین بکشید. این ملتی که الآن کوخ‌نشینانش مشغول فعالیت هستند و مشغول به زحمت هستند در جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها، این کوخ‌نشینان را زحمت بکشید که به همین حال خوی کوخ‌نشینی و خوی اینکه توجه به کاخ‌ها نداشته باشند نگه دارید تا بتوانید ادامه دهید زندگی صحیح اسلامی را.»

مادامی که این ملت، این حالی که الآن دارند که توجه به معنویات تا یک حدودی و این جوان‌های ما توجه به معنویات دارند و این تحول عظیم پیدا شده است در آنها که شهادت را با جان و دل می‌خرند، مادامی که این محفوظ است، این جمهوری اسلامی محفوظ است و هیچ کس نمی‌تواند به او تعدی کند. آن روزی که زرق و برق دنیا پیدا بشود و شیطان در بین ما راه پیدا کند و راهنمای ما شیطان باشد، آن روز است که ابرقدرت‌ها می‌توانند در ما تأیید کنند و کشور ما را به تباهی بکشند. همیشه این کشور به واسطه این کاخ‌نشین‌ها تباهی داشته است. ما باید آدم تربیت کنیم،‌ نه شکمباره. اسلام می‌خواهد انسان درست کند. اسلام می‌خواهد که استقلال محفوظ باشد و استقلال با توجه به دنیا ممکن نیست حاصل بشود. این توجه به زرق و برق دنیا انسان را از آن احساس انسانی‌اش می‌برد؛ یک حیوان است در بین مردم راه می‌رود. کوشش کنید معنویت را تقویت کنید در بین این ملت. با معنویت که شما می‌توانید استقلال خودتان را حفظ کنید و آزادی خودتان را حفظ کنید و به مراتب کمال برسید.»(5)

پی‌نوشت:

1. صحیفة امام، ج 1، ص 351.

2. توسعه، شهریار زرشناس، ص 21.

3. مقام معظم رهبری، 15/9/81.

4. مقام معظم رهبری 15/10/73.

5. صحیفة امام، ج 17، ص 373-378.

منبع : وبلاگ نون و قلم